سابقه و هدف: افسردگی و اضطراب از جمله شایع ترین اختلالات روانی هستند. افسردگی احساس بیمارگونه از غم و اندوه است که با درجاتی از رکود واکنش ها همراه است. اضطراب نیز احساس مبهم از دلواپسی و ترس است که بر عملکردهای فرد تاثیر می گذارد. در کنار این اختلالات روانی معظل بزرگ جامعه امروز اعتیاد می باشدکه خود زمینه ساز بروز اختلالات روانی بسیاری همچون اضطراب و افسردگی می باشد و البته بر کسی پوشیده نیست که به شدت بر زندگی حال و آینده فرد وکسانی که در تماس نزدیک با او هستند تاثیر می گذارد. هدف از پژوهش حاضر تعیین میزان اضطراب و افسردگی در زنان با همسران دارای اعتیاد می باشد.
مواد و روشها: پژوهش توصیفی بوده که طی آن 46 زن با همسر دارای اعتیاد از طریق نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب شدند. ابزارگردآوری داده ها شامل سه پرسشنامه بود. پرسشنامه ها شامل پرسشنامه دموگرافیک و پرسشنامه اضطراب اسپیل برگر برای سنجش اضطراب و افسردگی بک، برای سنجش افسردگی بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها توسط نرم افزار spss با نسخه 16 انجام شد.
یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان دادکه 34/8درصد زنان با همسران دارای اعتیاد دارای اضطراب خفیف،39/2درصد دارای اضطراب متوسط و26 درصد از اضطراب شدید رنج میبرند. همچنین نتایج پژوهش نشان دادکه 39/1 درصد زنان با همسران دارای اعتیاد افسردگی درحد خفیف،3/28درصد افسردگی درحد متوسط و 23/9 درصد افسردگی درحد شدید دارند. بین اضطراب و افسردگی زنان با اعتیاد همسرانشان ارتباط آماری معنی داری وجود داشت. بین اضطراب و افسردگی زنان با همسران دارای اعتیاد با وضعیت اقتصادی و همچنین با مدت زمان مصرف مواد همسران نیز ارتباط آماری معناداری یافت شد(0/05 p<).
نتیجه گیری: سلامت روانی یکی از ابعاد مهم سلامت افراد جامعه می باشد و اضطراب و افسردگی به عنوان فاکتورهای سلامت روان علاوه بر مشکلاتی که برای فرد ایجاد
می کنند سبب تداخل با نقش حرفه ای و مسئولیت های وی نیزمی گردند. جامعه ای که به سلامت خود و آینده ی نسلهایش می اندیشد باید با بررسی و رفع عوامل زمینه ساز و ایجاد کننده مشکلات روحی و روانی که یکی از مهمترین آنها اعتیاد می باشد، در راه نیل به این هدف گامهای اساسی بردارد.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |