سابقه و هدف: هدف مطالعه حاضر تحلیل روابط ساختاری فراهیجان بر مبنای صفات شخصیت با نقش میانجی نارساییهای شناختی در سالمندان میباشد.
مواد و روشها: پژوهش حاضر، توصیفی- همبستگی میباشد که با روش مدلیابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش را کلیه سالمندان ٦٠ الی ٨٥ سال شهر اردکان تشکیل دادند که تعداد ٣٢٠ نفر در سال ١٤٠٠ به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش از سه پرسشنامه نارساییهای شناختی Broadbent و همکاران (١٩٨٢)، پرسشنامه شخصیتی پنج عاملی (NEO) ، McCrae & Costa (١٩٨٥) و پرسشنامه فراهیجان Mitmansgrabber و همکاران (٢٠٠٩) استفاده شد. در نهایت دادهها از طریق مدل معادلات ساختاری، رویکرد تحلیل عاملی تأییدی و تأیید روابط بین متغیرها با استفاده از روشِ تحلیل مسیر بررسی شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد شاخصهای برازش مدل در وضعیت مطلوبی قرار دارد (٠/٩٦=GFI). یافتههای پژوهش نشان داد بین صفات شخصیت و نارسایی شناختی با فراهیجان در دوران سالمندی روابط معنادار وجود داشت (٠/٠٠١>P). نتایج تحلیل مسیر نشان داد نقش میانجی نارسایی شناختی در رابطه بین فراهیجان و صفات شخصیت مورد تائید بود و بهطورکلی نتایج نشان داد که اثر میانجی نارسایی شناختی در رابطه بین صفات شخصیت روانرنجوری، برونگرایی، توافق پذیری و وظیفهشناسی با فراهیجان مثبت و منفی، معنیدار است (٠/٠٠١>P).
نتیجهگیری: بر اساس نتایج پیشنهاد میشود متخصصان سلامت روان و افراد فعال در حوزه سالمندی با به کارگیری تدابیری جهت کاهش و اصلاح نارساییهای شناختی و فراهیجان منفی، در راستای سلامت روان و شخصیت سالمندان بکوشند.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1402/5/6 | پذیرش: 1402/7/20 | انتشار: 1402/7/30