سابقه و هدف: رﺿﺎﻳﺖ ﺯﻧﺎﺷﻮﻳﻲ یک ﻋﺎﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮ ﺩﺭ ﺑﻘﺎﻱ ﺯﻧﺪگی ﺯﻧﺎﺷﻮﻳﻲ ﺍﺳﺖ که ﻣﺴﺘﻠﺰﻡ ﺗﻮﺍﻧﺎﻳﻲ ﺍﺑﺮﺍﺯ ﻫﻴﺠﺎﻧﺎﺕ ﻣﺜﺒﺖ ﺍﺳﺖ، لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین ارتباط هوش هیجانی با رضایت زناشویی پرستاران انجام شد.
مواد و روشها: این پژوهش توصیفی تحلیلی در سال 1402 در پرستاران بیمارستانهای شهر رامسر و تنکابن با استفاده از پرسشنامه هوش هیجانی Bar-on و پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ انجام شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از spss نسخه 19 و روشهای آمار توصیفی و تحلیلی (آزمون من ویتنی، کروسکال والیس، پیرسون و رگرسیون گام به گام) استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که جنس فقط با حیطه کنترل استرس، ارتباط معنیدار داشت (0/034>p). بین سن با حیطههای سازگاری و درون فردی (0/024=p) و (0/000>p) و بین سن ازدواج با هوش هیجانی کلی (0/000>p)، حیطه کنترل استرس (0/000>p)، سازگاری 0/000>p)، برون فردی (006/0>p)، درون فردی (0.000>p) و رضایت زندگی زناشویی (000/0>p)، بین سن همسر با حیطه سازگاری و درون فردی (02/0>p) و (008/0>p) و بین وضعیت سازمانی شغلی (رسمی، پیمانی و قراردادی) با هوش هیجانی کلی (0/003>p)، حیطه کنترل استرس (001/0>p)، سازگاری (0/001>p)، درون فردی (0/000>p) و رضایت زندگی زناشویی (0/005>p) ارتباط معنیدار بود. تنها حیطه کنترل استرس و برون فردی، قابلیت پیشبینی کنندگی برای رضایت از زندگی زناشویی داشتند. بین هوش هیجانی و رضایت زناشویی پرستاران، همبستگی رابطه مثبت و معناداری) 128/0=r وجود داشت.
نتیجهگیری: ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ وﺟﻮد راﺑﻄﻪ ﻣﺜﺒﺖ ﻣﻌﻨﺎدار ﺑﻴﻦ ﻫﻮش ﻫﻴﺠﺎﻧﻲ و رﺿﺎﻳﺖزﻧﺎﺷﻮﻳﻲ در پرستاران، ﻫﻮش ﻫﻴﺠﺎﻧﻲ ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ تأثیر بسزایی در روﻧﺪ ﺗﻘﻮﻳﺖ رواﺑﻂ زناشویی داشته باشد، بنابراین، مشاوران باید با آموزش چگونگی افزایش هوش هیجانی در بهبود روابط بین فردی و زناشویی پرستاران، اقدامات مؤثری در این زمینه انجام دهند.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
عمومى دریافت: 1404/6/31 | پذیرش: 1404/9/24 | انتشار: 1404/9/24