سابقه و هدف: وجود معنا در زندگی سالمندان باعث ایجاد سلامت و بهزیستی روانشناختی میشود و عاملی برای سازگاری با این دوران در مواجهه با تنشها و تجربۀ مشکلات جسمانی و روانی متعدد است. بنابراین، این پژوهش باهدف نقش میانجیگری معنی زندگی در رابطه با سلامت روان و بهزیستی روانشناختی سالمندان در سال 1400 انجام گرفت.
مواد و روشها: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل سالمندان حاضر در سراهای سالمندان در استان گلستان در سال 1400، بودند. 234 نفر با نمونهگیری تصادفی ساده و با استفاده از روش Krejcie and Morgan انتخاب شدند. پرسشنامههای بهزیستی روانشناختی Ryff (1989)، سلامت روان نجاریان و داوودی (1380) و معنای زندگی Stager و همکاران (2006) توسط این افراد تکمیل شد. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از مدلیابی معادلات ساختاری و از طریق نرمافزارهای SPSS نسخه 22 و Lisrel نسخه 8/8 انجام شد.
یافتهها: نتایج نشان داد شاخصهای برازش مدل پژوهش در وضعیت مطلوبی قرار دارد ( 0/96= GIF). سلامت روان بر بهزیستی روانشناختی (0/25) و معنی زندگی (0/26) و همچنین معنی زندگی بر بهزیستی روانشناختی (0/19) اثر مستقیم داشت و فرضیه مطرح شده در ارتباط باوجود اثر غیرمستقیم سلامت روان بر بهزیستی روانشناختی سالمندان با میانجیگری معنای زندگی (0/04) مورد تأیید بود.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج پیشنهاد میشود که متخصصان سلامت روان و افراد فعال در حوزه سالمندی با بهکارگیری تدابیری جهت ارتقا سلامت روان و توانمندسازی سالمندان در راستای رسیدن به یک سیستم معنایی موفق و درنتیجه بهزیستی بالاتر بکوشند.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
عمومى دریافت: 1400/6/27 | پذیرش: 1400/10/29 | انتشار: 1400/11/5