سابقه و هدف:مسئله معنای زندگی در مرحله پایانی چرخه حیات به عنوان مرحله انسجامیافتگی در برابر ناامیدی میتواند بر سلامت جسمانی و روانی سالمندان تأثیر بسیاری بگذارد، بنابراین هدف از این مطالعه کشف مؤلفههای اثرگذار درگذر از بحران معنا بر سالمندی میباشد تا با شناخت این مؤلفهها در جهت پیشگیری و رشد اقدامات لازم به عمل آید. مواد و روشها: در راستای هدف پژوهش، اطلاعات موردنیاز از طریق رویکرد کیفی و روش نظریه مبنایی با استفاده از نمونهگیری هدفمند و در هر مرحله با توجه به تحلیل دادههای پیشین از بین هفده مرد و زن سالمندی که تمایل به انجام مصاحبه داشتند، صورت گرفت. یافتهها:یافتههای این پژوهش دربرگیرنده مؤلفههای اصلی زایندگی، تیپ شخصیتی، برقراری ارتباطات عاطفی منسجم، کسب جایگاه اجتماعی مجدد و معنویت بهعنوان عوامل تسهیل گر در دوران سالمندی درگذر از بحران معنا همراه با زیر مؤلفههای مرتبط بود. نتیجهگیری: طبق نتایج این پژوهش وجود عواملی زایندگی، تیپ شخصیتی، روابط عاطفی منسجم، کسب جایگاه اجتماعی مجدد و معنویت میتواند تسهیل گر گذر فرد در بحران معنا در مرحله سالمندی شود. نتایج حاصل از این پژوهش با توجه به مشکلات و مسائل افراد سالمند فاقد معنای زندگی، توجه درمانگران و مشاوران را به اهمیت این فرایند میرساند. البته در این زمینه توجه به تفاوتهای فرهنگی و شخصی در جریان درمان راهگشا هست.